تولد بابایی
31 تیر تولد بابایی مهربونم بود
امسال دومین سالیه که من تو تولد بابایی حضور دارمتولد بابایی امسال تو ماه مبارک رمضان بود و مامانی تصمیم گرفت خونواده بابایی رو روز تولدش برای افطار دعوت کنه. مامانی دوست داشت سنگ تموم بذاره ولی با وجود شیطون بلایی مثل من یکم کارش سخت بود.البته خاله زهرا و خاله نگار لطف کردن و نوبتی اومدن پیشمون تا منو سرگرم کنن تا مامانی بتونه به کارا و خریداش برسه
خدارو شکر همه چی همونطوری که مامان میخواست پیش رفت ولی چون مامانی خیلی سرش شلوغ بود نتونست از سفره فطارمون عکس بگیره. بعد افطار کیکو آوردیم و بابایی از طرف منو مامانی 2 تا پیراهن، ازطرف مامان جونو باباجون یه پیراهن و وجه نقد و از طرف هدیه جون هم یه ست خودکار خیلی قشنگ کادو گرفت. بابایی خوبم خودت میدونی که چقدر منو مامان عاشقتیمامیدوارم 120 ساله بشی و همیشه سایت بالای سر منو مامانی باشه ایشاا...
این عکس پارسالمه تو تولد بابایی که 3 ماهم بود:
و اینم عکس امسالم که 15 ماهمه:
واما دلنوشته ی مامانی برای باباییم:
عزیزترینم به خاطر همه آرامشی که از تو دارم خدا را شکر میگویم
به پاس تمام خوبیهایت بهترینها را برایت آرزو میکنم . . .
تولدت مبارک