شب یلدای سال 1392
امسال من دومین شب یلدای زندگیمو تجربه کردم ولی بر عکس پارسال که کلی شیطونی کردم امسال چون حسابی مریض بودم بعد شام و قبل از خوردن هندونه و بقیه خوراکی های مخصوص شب یلدا خوابیدم. راستش امسال مامانی و بابایی هم هیچ لذتی از یلدا نبردن، چون همش نگران حالم بودن.منم کلی بهونه گیری و گریه میکردم و همش تو بغل مامانی و بابایی بودم
اینم چند تا از عکسای دومین یلدای زندگیم
و اما به مناسبت شب یلدا یه جشن خیلی قشنگ هم توی مهدمون برگزار کردن
عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی