یک روز زیبای بهاری (جلفا)
روز جمعه 27 اردیبهشت تصمیم گرفتیم با خونواده بابایی بریم جلفا. تازه راه افتاده بودیم که بارون شدید غافلگیرمون کرد ولی کوتاه نیومدیمو به راهمون ادامه دادیم. تا نزدیکای جلفا بارون همچنان میبارید ولی تا ما رسیدیم بارون قطع شد و آفتاب درومد.هوا حسابی پاکو آبی بود. نفس کشیدن تو این هوای پاک واقعا لذت بخش بود. جای همتون خالی...
تا رسیدیم رفتیم پارک کوهستانو اتراق کردیم و مامانی کلی عکس ازم گرفت
راستی من عاشق عینکم و اگه کسی بغلم کنه و عینکی باشه در یک چشم به هم زدن عینکشو در میارم. برای همین چند روز پیش مامانیو بابایی یه عینک آفتابی خوشگل برام خریدن که خیلی دوسش دارم
کلی توی پارک بدو بدو و بازی کردم
کلی هم با باباجونم بازی کردیم و خوش گذروندیم
مامانی یه خیار داده بود دستم تا بخورم
که دیدم یه جوی آب اون نزدیکیاست ، خیارو زدم به آبو شروع کردم به خوردن که مامانی سریع اومدو از دستم گرفتش
اینم منو هدیه جون
اینجا هم دارم برا خودم دس دسی میکنمو میگم آآآآآآآآ ... یعنی آفرین
اینجا هم شدم گل گلدون
از اونجایی که عاشق پله هستم کلی از پله های پارک بالا پایین رفتم
و این هم بقیه عکسام
و این هم یک جمعه شیرین و خاطره انگیز بهاری