عکسهای برفی 91
مامانی خیلی دوست داشت که تو هوای برفی سال 91 که من اولین زمستون عمرمو تجربه
میکنم ازم عکس بگیره ولی همیشه میترسید که بریم بیرونو من سرما بخورم. اسفندماه از راه
رسید و دیگه هوا گرمتر و بهاری شده بود تا اینکه 16 اسفند به طور غیر منتظره هوا سرد شدو 2
روز برف بارید. ما هم که خونه آقاجون بودیم مامانی جرات پیدا کرد و با خاله منو بردن تو حیاط و
چند تا عکس ازم گرفتن و من اولین هوای برفی رو تجربه کردم و دونه های سفید برف کلی
توجهمو جلب کرده بودن و همش آسمونو نگاه میکردم و میخواستم ببینم از کجا میان
راستی اینم بگم که قدمت خونه آقاجونم تقریبا 100 سالی میشه و مامانیم توش بزرگ شده و
کلی خاطره داره . متاسفانه به خاطر طرحی که شهر داری داره و راهی که دارن میکشن تا چند
ماه دیگه خونه آقاجونو خراب میکنن و میرن یه خونه جدید. اینم از عکس حیاط برفی خونه آقا
جون